وب گردی: از گناه شهرقم تا رمان نویسی ابطحی
۱۳۹۰ مرداد ۶, پنجشنبهمحمد ابطحی که در زمان ریاست جمهوری محمد خاتمی رییس دفتر وی بود، پس از حوادث دهمین انتخابات ریاست جمهوری و گذراندن دورانی سخت در زندان و حتی وبلاگ نویسی از درون زندان بار دیگر فعال شده است.
اما وب نوشت دیگر، آن وب نوشت سابق نیست. مشخص است که فضا و شرایط این روزها در انتخاب سوژهها هم موثر است.
محمد ابطحی در مطلب تازه خود از علاقهاش به نوشت رمان خبر داده است: «شاید دهها رمان بلند و کوتاه داخلی و خارجی خواندهام و به این توفیق کتابخوانی افتخار میکنم. علاقمند هم به نوشتن رمان هستم. کاری را هم شروع کردهام وبه کارگاههای مختلف رمان نویسی و رمان خوانی هم سر زدهام. اما هنوز تا پایان یافتن آن فاصله هست.»
این موضوع اما دستمایه خبری در یک سایت اصولگرا شده که خبر از نوشته شدن کتاب ابطحی و ارائه آن به محمد خاتمی میدهد و اضافه کرده که ساختار داستان ضعیف است.
ابطحی با اظهار تعجب از این خبر و اینکه چطور رمانی که هنوز تمام نشده را این وبسایت نقد کرده مینویسد: «روزی که توانستم رمانم را تمام کنم، حتما علیرغم همه محدودیتهای بازار نشر آن را تنها از مجاری قانونی برای چاپ پیش خواهم برد تا پیشاپیش راه را بر انتشارهر چیزی بنام من سد کرده باشم.»
بد آموزیهای یک رمان توقیف شده
خالد رسولپور در وبلاگش عکس اعدام دو جوان در ملا عام را منتشر کرده است. از نشر چشمه به وی خبر دادند که مجموعه داستان دومش مجوز نگرفته است.
رسولپور مینویسد: «مجموعه داستان "زیر ناخنهای شوهرم" تقریبن شش ماه در ارشاد معطل بررسی و صدور مجوز بود و بالاخره امروز با حذف پنج داستان اصلی (تقریباً هفتاد صفحه از یک کتاب یکصد و سی صفحهای)، جنازهی آش و لاشاش را به دفتر ناشر برگرداندند تا با تغییر نام! به خاک سپردهشود.»
نویسنده وبلاگ رمز آشوب میگوید که سال هاست میل چاپ کتابهایش را به گور سپرده حتا نوشتن و ننوشتنشان هم زیاد برایش توفیری ندارد. اما یک آرزو دارد: «امیدوارم روزی برسد که تاثیر بدآموزیهای یک داستان کوتاه، به یکهزارم تاثیر بدآموزی «اعدام انسانها در ملاء عام» (که اینروزها به وفور شاهدیم)، برسد.»
ترک اعتیاد اینترنتی، شاید به سبک چینی
بلاگ نوشت از وبلاگهای به روز در مورد اینترنت است. اما انگار این به روز بودن و همیشه آنلاین ماندن بدون ضرر هم نیست. صادق جم میگوید که تا حالا سیگار نکشیده، به قلیونی هم که گه گدار با دوستان میکشد اعتیاد ندارد. اما حالا معتقد است: Technology Is The New Smoking. که البته اشاره دارد به نوشتهی Alexia Tsotsis در این باره.
این وبلاگ نویس اضافه میکند: «اعتیاد که کلا مفهوم منفیگراییست. اما برای توجیه، اغلب ما میگیم که تفریحی این کار رو میکنیم و تحت کنترلش داریم، اما شاید وقتی درست به عقب برگردیم و کارهامون رو نظاره کنیم، ببینیم که آنچنان هم تحت کنترل نیست. شما چه فکر میکنید؟ آیا هنوز نیاز به راه افتادن NGOهای ترک اعتیاد اینترنتی نیست؟»
اگر قرار باشد برای مشکل اعتیاد اینترنتی راه حلی پیدا شود حتما چینیها هم دست به کار خواهند شد. احتمال اول با قطع و فیلترینگ اینترنت. اما همه چیزهای چینی به این بدهیها هم نیست.
گرچه مشتریان ایرانی دل خوشی از اجناس چینی ندارند اما یک پزشک معتقد است که این برداشت چندان دقیق نیست: «چینیها را به تقلید کردن از محصولات و برندهای معروف و تولید انبوه آنها با کیفیتی نازل میشناسیم. البته این تلقیای است که ما در ایران داریم وگرنه گفته میشود که چینیها محصولات با کیفیت قابل قبول و ارزان هم دارند که عمدتا راهی بازار اروپا و آمریکا میشود.»
اما این کار مختص چینیها نیست. پیش از این ژاپنیها از این روش استفاده میکردند، کپی کردن مارکهای معروف و تولید ارزان اما بیکیفیت. علیرضا مجیدی در مطلبی نسبتا بلند با اشاره به این سابقه به نقل سه خبر از کشور چین پرداخته است، فروشگاههای تقلبی اپل در چین، تسخیر فضا با یک ایستگاه فضایی اختصاصی که اتفاقا پیشرفته هم هست و نفود به اعماق دریا با یک زیردریایی مدرن چینی.
اما ممکن است همه اینها هم باعث تغییر نظر خریداران ایرانی نشود که چندان از محصولان ساخت چین دل خوشی ندارند.
قم شهر گناه یا قم به روایت جامی
مهدی جامی مطلب بلندی نوشته در نقد مقالهای «قم شهر گناه» مجید محمدی. وی مینویسد که از این نوشته حیرت زده شده است. جامی مینویسد: «متاسف شدم که کسی که اهل دانش است چنان با بغض به این شهر کویری نگریسته است که همه چیزش را به چند نهاد حکومتی و برخی سیاستهای طالبانی فروکاسته است.»
نویسنده وبلاگ سیبستان گرچه نوشته که نمیخواهد در بارهی درستی و نادرستی مقایسهی قم و لاس و گاس توسط محمدی قضاوت کند اما مینویسد: «این مقایسه و قم را شهر لذت جویی و گناه خواندن از آن دست که لاس و گاس است ازهمان آغاز خشت کج بنای مقاله است. محمدی سعی میکند تصویری از گناه را در کنار شهر قم بنشاند تا تصویر رسمی از قم را ویران کند.»
اما این شهر از نگاه مهدی جامی چطور شهری است: «قم شهری از شهرهای ایران است. واتیکان نیست. مونت کارلو هم نیست. محل زندگی هزاران هموطن ایرانی است که در کنار مجموعهای از نهادهای مذهبی و دینی-حکومتی زندگی میکنند. سبک زندگیشان هم چنان که از اخبار و تصاویر میتوان دانست امروز تفاوت عمدهای با سبک زندگی در اصفهان و مشهد و تبریز و شهرهای دیگر ندارد.»
مهدی محسنی
تحریریه: یلدا کیانی